آغاز یک روند پایدار
با خودتان فکر کنید چه موقع از روز برای لحظهای تمرکز فکری بهترین زمان است. بسیاری از افراد ترجیح میدهند در خانه اولین کاری که صبح انجام میدهند تمرکز فکری باشد، یعنی وقتی که مغز هنوز فعالیت خود را آغاز نکرده است. اگر شما سحرخیز نیستید یا صبح شما با اِسترس همراه است بهتر است زمان دیگری، بطور مثال بعد از ظهر را انتخاب کنید. این امر میتواند به ایجاد یک روند پایدار کمک کند، از این طریق که تمرکز فکری را در رابطه با یک کار روزمره دیگر، بطور مثال پس از صبحانه یا پیش از رفتن به رختخواب انجام دهید.
بعنوان مبتدی یک معضل عادی آنست که فرد در مورد طول مدت زمان تمرکز فکری شوق کمی بیش از حد داشته باشد. لحظات کوتاه بطور تمام و کمال کفاف میکند. میتواند روزی 2 تا 5 دقیقه، یا فقط یک دقیقه باشد، و اگر احساس خوشایندی میدهد به آرامی مدت زمان را افزایش داد.
در ابتدا گوش کردن به تمرکز فکری همراه مربی میتواند سهولت ایجاد کند. اگر احساس بیقراری میکنید و نمیتوانید آرام بنشینید، شاید در حال پیاده روی اینکار را انجام دهید. اینگونه برنامهها در اینجا نزد Mind، یا در جایی که به پادکستها گوش میکنید وجود دارند.
ذهنآگاهی در زندگی روزمره
هنگامیکه حضور آگاهانه در زندگی روزمره را اجرا میکنیم، تلاش داریم لحظه را در جای خودش تجربه کنیم. برای اینکار از حواس چندگانه خود کمک میگیریم. بطور مثال سوالهای زیر را از خود بپرسید:
- چه میشنوم؟
- چه میبینم؟
- بو یا مزهای احساس میکنم؟
ترجیحاً یک کار روزمره که هر روز انجام میدهید را برای تمرین حضور انتخاب کنید. این کار میتواند در موارد زیر باشد:
- موقعی که دستهای خود را میشویید
- موقعی که دندانهای خود را مسواک میزنید
- وقتی پیادهروی میکنید
- وقتی دوش میگیرید
- وقتی به موزیک گوش میکنید
- در عبور و مرور با وسایل نقلیه همگانی
در اینجا چند نمونه دیگر از سوالهایی که میتوانید از خود بپرسید:
- آب را پوست خودم چگونه احساس میکنم؟
- بوی صابون چطور است؟
- خمیردندان چه بو و مزهای دارد؟
- پاهای خودم را روی زمین چگونه احساس میکنم؟
- آلات مختلف موسیقی چه نواهایی دارند؟
احساس امتنان (شکرگذار بودن)
یک شیوهی دیگر برای تمرین کردن ذهنآگاهی ایجاد یک روند روزمره برای احساس امتنان است. شکرگذار بودن بخش مهمی از ذهنآگاهی را تشکیل میدهد و کمک میکند که بیشتر روی چیزهایی که داریم متمرکز شویم تا چیزهایی که نداریم. نوشتن روزانه یک سطر در یک کتابچه شکرگذاری شیوهای برای تقویت احساس امتنان است. شکرگذار بودن میتواند هم برای چیزهای کوچک و هم برای چیزهای بزرگتر باشد. اگر هر روز برای همان مورد همیشگی شکرگذار باشید نیز اهمیتی ندارد.
سه لحظه حضور برای شروع
در اینجا سه عادت ذهنآگاهی که برای شروع کردن با آنها مناسب هستند.
- 2 تا 5 دقیقه تمرکز فکر (مدیتیشن)
- یک کار روزمره که آنرا آگاهانه انجام دهید، بطور مثال شستن دستها
- کتابچه شکرگذاری که شما هر روز، بطور مثال هنگام به رختخواب رفتن، یک کلمه یا جمله مینویسید
تجربیات و موانع عادی پیش رو
وقتی مینشینیم که تمرکز فکری انجام دهیم احساس بیقراری بسیار عادی است. ممکن است نشستن و «هیچ کاری نکردن» کِسل کننده و ناراحت کننده باشد. بسیاری از افراد احساس میکنند که انجام ذهنآگاهی در حرکت، بطور مثال در حین پیادهروی، کمک میکند.
هنگامیکه ذهنآگاهی را تمرین میکنیم «با همان احساسی که داریم، مینشینیم». اگر احساسات شدید و ناراحت کنندهای بروز کند، میتوانید آنرا با تعریف کردن برای خودتان تأیید کنید. شما بطور مثال میتوانید به خودتان بگویید:
- «دقیقاً الان احساس میکنم جانم به لب رسیده»
- «دقیقاً الان احساس میکنم غمگین هستم»
- «دقیقاً الان احساس نگرانی شدید میکنم»
شما با تأیید یک احساس، اغلب احساس میکنید حالتان کمی بهتر میشود. آن احساس ممکن است هنوز باقی باشد ولی دیگر تهدیدآمیز نیست.
ترسیدن از احساسات شدید و تمایل به فرار از آنها امری عادی است. شاید شما فقط لحظه کوتاهی توان تحمل آن احساس را داشته باشید. در اینصورت برای سعی کردن، خود را تشویق کرده و با مشکل بودن آن همدلی کنید.
به مرور زمان، وقتی به تمرین کردن بودن با احساسات خود ادامه میدهید، کشف احساسات ناراحت کننده برایتان آسانتر خواهد شد. همچنین ممکن است وقتی با وضعیت دشواری روبرو هستید، موضع پذیرنده تر و مهربان تری نسبت به خودتان داشته باشید.
فراموش کردن و بخاطر آوردن
اگر متوجه بشوید که تمرین کردن ذهنآگاهی را فراموش کردهاید، میتوانید فکر کنید که چه خوب شد که فهمیدم فراموش کردهام. شما آگاهی پیدا کردید. تمرین کردن ذهنآگاهی از بسیاری جهات دائماً با فراموش کردن و بخاطر آوردن همراه است. وقتی تمرکز فکری میکنیم تمام مدت به خودمان یادآوری میکنیم که به چیز دیگری فکر کنیم. اینطوری تمرین میکنیم و از اتفاقات درون ذهن خود آگاه میشویم. ما حضور داشتن را فراموش میکنیم ولی لحظهای بعد بخاطر میآوریم که امری کاملاً طبیعی است.
شما همچنین متوجه خواهید شد حضور داشتن در برخی از روزها دشوار تر از روزهای دیگر است. وقتی اِسترس داریم فکر نکردن به چیزی که با آن روبرو هستیم یا رسیدن به همه کارها غیرممکن است. حالا اِسترس را لمس کردهاید.
یک روند روزمره ذهنآگاهی میتوانید به شیوههای مختلفی بروز کند
همه ما باهم متفاوت هستیم. اگر حس میکنید حضور شما با گوش دادن به موزیک یا پیادهروی انجام میشود، پس همین شیوه درست است. از تمرینهایی که بنظرتان مشکل است خودداری کنید. بهترین کارکرد ذهنآگاهی هنگامی است که اجباری نباشد، بلکه با چیزی که به آن تمایل دارید حال شما را خوب میکند، گسترش یابد. پس از مدتی معمولاً حضور آگاهانه بصورت یک روند روزمره در میآید که تقریباً خود به خود صورت میگیرد.
شما تنها کسی نیستید که احساس میکنید دشوار است
اگر حالتان بد است، شاید احساس تنهایی میکنید، سعی کنید بخاطر بیاورید که بسیاری افراد دیگر نیز مانند شما احساس میکنند. دقیقاً در همین لحظه کنونی. این یک شیوه مطلوب برای احساس تعلق کردن با سایر افرادی است که با همین چالشها مواجه هستند. بخاطر آوردن اینکه من با دیگران همبستگی دارم نیز نوعی تمرین کردن ذهنآگاهی است.
متن: کارولین اِرفاس، مربی ذهنآگاهی